عضو هیات علمی دانشگاه جهرم: ادبیات عامیانه جهرم، از اقلیم و فرهنگ شفاهی تأثیر فراوان گرفته است.
عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه جهرم گفت: ادبیات عامیانه جهرم به عنوان بخش مهمی از فرهنگ مردم، از اقلیم و فرهنگ شفاهی این منطقه تأثیر فراوان گرفته است و در عین دارا بودن ویژگیهای خاص این منطقه، مشترکات فراوانی با ادبیات عامیانه سایر مناطق فارس و بهویژه جنوب کشور دارد.
به گزارش روابط عمومی و امور بینالملل دانشگاه جهرم: دکتر فاطمه تسلیم در وبینار «درآمدی بر ادبیات عامیانه شهرستان جهرم» که به همت انجمن ترویج زبان و ادبیات فارسی شعبه فارس با همکاری دانشگاه شیراز برگزار شد، درباره وجه تسمیه جهرم با اشاره به برخی نظریات بیانشده در این زمینه، افزود: گفته شده نام قدیم جهرم، گهرم به معنای زمین گرم و جهرم عربیشدۀ آن است. برخی هم آن را برگرفته از کلمه زرهم به معنی منطقه سبز داشتهاند. این شهر از شهرهای بسیار قدیم ایران است که در برخی از نسخ کارنامهی اردشیر از آن نام یاده شده و مستوفی در نزههالقلوب بانی آن را بهمن بن اسفندیار میداند.
وی با اشاره به اینکه قدمت این شهر و بزرگان آن و اهمیت استراتژیک آن در گذشته، نام جهرم را وارد متون کهن ادبی کرده است، بیان کرد: در شاهنامه از جهرم و دلیران این شهر چون مهرک و بناک و هنرمندانی چون باربد یاد شده است. نام جهرم با برخی آثار تاریخی خفر در گذشته چون جاماسب حکیم، علامه خفری، بقعه شیخ خلیفه گره خورده و در خود شهر، مقابر تاریخی با نامهای عرفا و حکماچون حکیم سلمان، بیبیهور و بیبینور و موسیقیدانانی چون زریاب، شهرت آن تا به اسپانیا رفته و در سایر متون و تاریخی و جغرافیایی به نام محصولاتی چون پنبه، کتان، فرشهای جهرمی و البته خرما شهرت یافته است.
وی با بیان اینکه امروزه نشان کمی از این لهجه در فرهنگ مردم این شهرستان دیده میشود، اظهار کرد: با این همه فرهنگ جهرمی امروزه در نامگذاریهایی اشخاص و موقعیتهای جغرافیایی و تجاری به نام جهرم، ضربالمثلها و زبانزدهای عامیانهای که دربارهی جهرم در سایر مناطق کشور رایج است، برخی اصطلاحات جهرمی رایج در کشور و البته یادکردهای متعدد آن در شاهنامه زنده مانده است.
به گفته وی تقدس برخی درختان چون نخل و کُنار در این شهرستان، نشان از باورهای اساطیری درباره این درختان به عنوان درخت هستیبخش و نمادی از ایزدان کهن است.
وی ابراز کرد: مهمترین مظاهر فرهنگ جهرمی در باورهای عامیانه، آداب و رسوم، بازیهای محلی، ادبیات عامیانه، پوشش، صنایع دستی، جاذبههای طبیعی و گردشگری، خوراکیهای محلی و مشاغل سنتی قابل دستهبندی است.
تسلیم در بخش دیگری از سخنان خود با طبقهبندی از ادبیات عامیانه این شهر گفت: مهمترین اشکال ادبیات عامیانه جهرمی را در دوبیتیها جهرمی، لالاییها، واسونکها، بومیسرودها، واژگان و اصطلاحات، کنایات و ضربالمثلها، افسانهها و قصهها، چیستانها، میتوان دستهبندی کرد.
وی بیان کرد: در بخش واژگان و اصطلاحات، بسامد لغات با حروف فارسی (پ، ژ، گ ، چ) قابل ملاحظه است و نفرینها و دعاهای این شهرستان نیز بسیار متنوع و تأثیرگرفته از فرهنگ عوام و اقلیم جهرم است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه جهرم گفت: فهم کنایات و ضربالمثلهاکه علاوه بر مضامین اخلاقی و تربیتی و بسامد بالای طنز در آنها دیده میشود، بستگی به نوع لحن گوینده دارد و بنا به مقام ممکن است در ذم یا مدح به کار رود.
وی در پایان با اشاره به ویژگی اندوه و غم در دوبیتیهای محلی گفت: مضاین اصلی این اشعار، گله و شکایت، توصیف وضعیت عاشق و البته واقعسرایی، توصیف معشوق، ذکر اماکن و عناصر اقلیمی و شکایت از فراق و هجران است.
به گفته وی، اغلب چیستانهای رایج در گذشته جهرم با سایر مناطق فارس مشابهت دارند و افسانهها و قصههای محلی این شهرستان نیز معمولاً برگرفته از متون کهن مثل کلیله و دمنه، مرزباننامه و... است.
نظر شما :